از تاریخ ادبیات ، فقط اسم نویسنده و نام کتابها را حفظ می کنند.
درمورد نثرها فقط کلمات مهم و خود آزمایی ها را می خوانند .
در مورد شعرها به معنی شعر و اصطلاحات مهم اکتفا می کنند .
درحالی که ، برای پاسخ دادن به سوالات ادبیات (بخصوص در 3-4 سال اخیر)
باید به همه ی کتاب مسلط می بودیم ، چگونه ؟؟؟:
1- تمام درآمدها و تاریخ ادبیاتها را خط به خط می خوانیم و به همه ی نکاتش از قبیل املا، نگارش ، صنایع ادبی اشاره شده ، نام مکانها ، اشخاص و
سبک ادبی آنها، کتب ، تاریخ حوادث و وقایع و... توجه می کنیم ، و موارد مهم را فیش برداری * می کنیم .
2- متن تمام درسها چه شعر ، چه نثر ، چه داستان و ... را خط به خط می خوانیم و موارد زیر را در هنگام خواندن بکار می بریم :
_ دور کلمات مهم از نظر املایی خط می کشیم .
_ زیر کلمات مهم از نظر معنایی خط می کشیم .
_ صنایع ادبی(مخصوصا" تشبیهات ، تلمیحات ، کنایه ها ، مجازها و...) موجود در متن را با مداد کنار هر جمله می نویسیم .
_ قسمت توضیحات را دقیق و کامل می خوانیم و تمام معانی آورده شده برای یک کلمه یا اصطلاح را حفظ می کنیم ، نه یک یا دو معنی را.
3-از معلم خود می خواهیم تمام خود آزمایی ها و پرسشهای آخر درس را تک به تک حل کند و در مورد آنها سر کلاس صحبت کند !!!
چون در کنکور 2 سال پیش دقیقا" از شعری که اصلا" در کتابهای درسی نبود سوالی داده بودند که حتما" باید آن شعر را همرا با معنی و مفهوم آن بلد می بودی تا بتوانی پاسخ آن تست را بدهی ، بعد از بررسی متوجه شدیم که در یکی از خود آزمایی ها فقط گفته بود فلان شعر را در کلاس بخوانید و در مورد آن بحث کنید .
4- اعلام و فهرست منابع و اشخاص و مکانها را از آخر هر کتاب بخوانید و فیش برداری کنید .
5- کتاب زبان فارسی (دستور یا گرامر) را خط به خط بخوانید (فقط به خواندن تعاریف اکتفا نکنید) و تمام مثالها و تمرینهای موجود را حل کنید، قواعد را حفظ نکنید بلکه یاد بگیرید تا بتوانید در هنگام نوشتن و خواندن متون دیگر از این قواعد استفاده کنید و برای جلوگیری از پدیده ی فراموشی ، به دوره ، از روی کتاب درسی خودتان ، فیش برداری های خودتان و تستهای سالهای قبل بپردازید .
کلمات کلیدی :